ایوان تورگنیف

ظهر سوزان 26 ژوئن سال 1848، در پاریس، که قیام "کارگا ه های ملی" تقریبا سرکوب شده بود، در یکی از کوچه های تنگ و باریک ناحیه سن آنتوان یک گردان منظم پیاده نظام در صدد فتح سنگر بندی خیابانی انقلاابیون بود. چند تیر توپ سنگر را متلاشی نموده و آن عده از مدافعان سنگر که جان سالم بدر برده بودند، سنگر را ترک می کردند و فقط به فکر نجات جان خویش بودند. در این اثناء ناگهان برفراز سنگر، روی بدنه فرو رفته واگن ترن اسبی، مرد قد بلندی که نیمتنه کهنه ای به تن داشت و شال قرمز رنگی دور کمرش پیچیده بود با کلاه حصیری که موهای سپید و نامرتبش را می پوشاند نمایان گردید. در یک دست او پرچم و در دست دیگرش شمشیر کند و خمیده ای دیده می شد. او با صدای نازک و هیجان زده شعار می داد، از سنگر بالا می رفت و پرچم و شمشیرش را در هوا تکان می داد. یکی از تیراندازان هنگ "ونسان" او  را نشانه گرفت و به سویش شکیک کرد... پرچم از دست مرد قد بلند رها شد و خودش مثل یک گونی، عین اینکه خودش را به پای کسی انداخته باشد به رو به طرف پائین غلتید... گلوله از وسط قلبش گذشته بود... یکی از شورشیان فراری به دیگری گفت: نگاه کن، مرد لهستانی را کشتند! دیگری گفت: بر شیطان لعنت! و هر دو به طرف خانه ای که تمام کرکره های چوبی اش بسته بود و روی دیوارش آثار گلوله توپ و تفنگ دیده می شد دویدند. این - دمیتری رودین بود. 1855

تورگنیف ، ایوان ، رودین ، ترجمه آلک قازاریان ، تهران ، اساطیر ، 1363



ایوان سرگئویچ تورگنیف، مشهورترین و سرشناس ترین شاعر و نویسنده قرن نوزدهم در سال 1818 در روسیه متولد شد و در سال 1883 در پاریس در گذشت. تحصیلات خویش را در دانشگاههای مسکو، سن پطرزبورگ و برلن انجام داد، با وجود آنکه در خانواده متعینی تولد یافته بود، همواره علیه نظام ارباب- رعیتی که در رژیم تزاری معمول بوده، مبارزه می کرد.به همین منظور از خدمت نظام فرار کرد و روسیه را ترک گفت. مسافرتهای زیادی به کشورهای اروپای غربی کرد و سخت تحت تاثیر عقاید آنان قرار گرفت. او در نهضتی که در جهت ایجاد تحولات بنیادی در کشورش بوجود آمده بود، سهم بسزایی داشت و با آثار انتقادی خویش مخصوصا "خاطرات یک شکارچی" ضربات سهمگینی به نظام فرتوت  و فئودالی رژیم تزاری زد، مع هذا کارهای ادبی او، مخصوصا قریحه و استعدادش در توصیف صحنه های بومی و روستایی و خلق پرسوناژهای نیهیلیست برایش شهرتی به مراتب فزون تر از فعالیتهای سیاسی به ارمغان آورد.. خاطرات یک شکارچی (1847-1851 )،رودین (1856)، آشیانه اشراف (1859)، پدران و پسران (1862)، در آستانه فردا (1860)، دود (1867) و خاک بکر (1876) از آثار مشهور اوست.


منبع:


تورگنیف ، ایوان ، مرداب آرام (صفحات مقدماتی) ، ترجمه محمود محرر ، تهران ، تیراژه ، ۱۳۶۷




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد